با چندتا از همکارا نشسته بودم تو آبدارخونه ی کوچولوی مدرسه و لقمه ای که از خونه برده بودم جای صبحانه سق می زدم که معاون کتابخون و کتاب دوست مدرسه که من خیلی هم دوسش دارم اومد نشست پیشم که کتاب چی پیشنهاد میدی بخونم ؟
اما تا اومدم فکر کنم و کتاب پیشنهاد بدم گفت البته سلیقه مون با هم فرق می کنه ! اول بگو نظرت درباره ی اغتشاشات اخیر چیه ؟!! منم فقط خندیدم که "اغتشاشات" بود دیگه!
خب البته که ایشون به رأی داده بودند و من، خدا اون روز رو نیاره که به امثال رأی بدم!!!
خلاصه دیگه فرصت نشد اصلا بحث شروع بشه و هر کس چیزی گفت و از کتابی اسم برد و منم نشد که کتابی پیشنهاد بدم !
.
با نگاه به کتابخونه و کتابهای مورد علاقه ی هرکس و با دونستن نظر هرکس درباره ی بعضی کتابها به نظر من میشه فهمید طرف چه جور آدمیه ! و میشه فهمید حد نزدیک شدن به هر کس چقدره! میشه باهاش زندگی کنی یا فقط سلام و علیک کافیه!
کاش همه اهل کتاب بودن و کتابخونه داشتن!!!!!
♥♥♥♥♥
پ ن1:
هر چی فکر کردم دیدم چقدر بده که فکرمون رو به روی کتابهایی خارج از عقیده مون ببندیم !(البته حساب کتابای چرت ، جداست !)
کتابهایی که پیشنهاد میشد طبیعتا بیشتر کتابهای رمان ایران و جهان بود و طبیعتا من بدم نمیاد بخونمشون ولی از اون جایی که هم عقیده ی ی و حتی مذهبی و . نبودیم، کتاب قشنگ نامیرا ، خاطرات سفیر یا کتابهای معروف حوزه ی دفاع مقدس یا کتابهایی که به نوعی به دین و ت مربوط باشه خود به خود جذابیتی براشون نداشت!
پ ن2:
بعدها فکر کردم کتاب م ریشه ها، امپراطور عشق، همیشه برده ، کتابهای مصطفی مستور ، دنیای شگفت انگیز نو ، دشت بان ، حریم حرم ،زخم داوود ، فرنگیس و سرزمین نوچ هم خوبند برای پیشنهاد .
دلم میخواست "توسعه و مبانی تمدن غرب" رو هم پیشنهاد بدم !
پ ن3:
یادم باشه ازش بخوام چند تا کتاب به انتخاب خودش برام بیاره
درباره این سایت